روانپزشکی
روانشناسی عمومی
تاریخ و نقد
موسیقی
هنرهای تجسمی
هنرهای نمایشی
آموزش و سرگرمی
تخیلی و فانتزی
خانواده و ارتباطات
دوستی و عاشقی
جهانگردی
طبیعت گردی
اکشن و ماجراجویی
تاریخی
کامیک
ادیان ابراهیمی
سایر ادیان
عرفان و تصوف
جغرافیا و طبیعت
ریاضی
فیزیک
رابرت هنزلی
آیا مطمئن هستید که میخواهید از حساب کاربری خود خارج شوید؟
دوروتی با تکانی شدید و صدایی بلند بیدار شد و چنان فریادی کشید که از تخت به زمین افتاد. دخترک،وحشتزده چشمهایش را باز کرد و دید توتو دست او را میلیسید. فک کرد سگ بیشتر ترسیده. بلند شد و دید خانه نمیچرخد و باد از نفس افتاده و تاریکی شب رنگ باخته است. نور خورشید از پنجرهها میتابید و اتاق را پر کرده بود.
جادوگر شهر اُز
هنوز نظری وجود ندارد
از این نویسنده
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
اشتراک گذاری با ایمیل
کپی کردن لینک