یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد

احمدرضا احمدی
ارتفاع :  
5.13
پهنای اثر :  
19
پدیدآورنده :  
نام :  
یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد
محل تولید محتوا (نشر) :  
تهران
ناشر :  
تاریخ انتشار :  
1392
شابک :  
9786005906
تعداد صفحات :  
144
زبان اثر :  
فارسی
درباره (موضوع) :  
توصیف :  
کتاب یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد نوشته‌ای از احمدرضا احمدی، شامل تعدادی از اشعار منحصر به‌ فرد این شاعر برجسته می‌شود. در این دفتر، ۸۶ قطعه شعر نو و متون ادبی با مضامینی اجتماعی، فلسفی و عاشقانه می‌خوانید. این اشعار و متون که دارای تفکر منحصر به فرد و سبک خودساخته‌ی احمدرضا احمدی هستند می‌توانند طرفداران شعر نو را تحت ‌تأثیر قرار دهند و آن‌ها را با دید جدیدی از شعر آشنا کنند. <h2>معرفی کتاب</h2> کتاب یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد نه تنها شامل اشعاری غنی و دلنشین می‌شود، بلکه تعدادی از متون کوتاه احمدرضا احمدی را در بر دارد. از این عنوان‌ها می‌توان به در جنگ، در سفره‌های، کتابخانه‌ها، از آن غروب، این اسب، برگ‌های سوخته، کنار فواره‌ها، پس از باران، از شما می‌خواهم، از من تا بشقاب، از این ابر، اشتیاق باغ‌ها، در آن خانه، این سرانجام، برای سرودن شعر، قوطی‌های خالی کنسرو، این عطرها، چرخ خیاطی، مرا پرندگان و از گل‌های داوودی اشاره کرد. <h2>گزیده‌هایی از این کتاب</h2> «به یاد می‌آوریم در جوانی در کافه‌ای جمع می‌شدیم و از پشت شیشه‌ی کافه باران را می‌دیدیم که مدام می‌بارید – از پشت شیشه‌ی بخار‌آلود عابران را می‌دیدیم که با چتر و کلاه به دنبال خوشبختی بودند. باریدن برف را هم نظاره می‌کردیم. در روزهای جمعه و تعطیل که کافه بسته بود در خیابان بودیم از پشت شیشه‌های کافه صندلی‌های خالی و میزهای مندرسی را نگاه می‌کردیم تا دوباره شنبه می‌شد، در مکالمات جوانی نام این کافه را کافه‌ی کاغذی نهاده بودیم. چه فصل بی‌فصلی بود. سبدهای مملو از میوه – بشقاب‌های مملو از غذا – سبدهای میوه‌ای کال از ما فرسنگ‌ها دور بودند. چای را دم کرده بودیم. درختان اقاقیا و صنوبرها در آب حوض در غروب‌ها گم شدند. گاهی چای را در فنجان می‌نوشیدیم. حرف از قنات‌های آب می‌گفتیم که در نرگس‌های صبحگاهی غرق خون و رویا می‌شدند. صبر نمی‌کردیم جمله‌ها درباره‌ی قنات‌ها پایان گیرد به کوچه می‌رفتیم. در زیر شاخه‌های درختان بید، شاعران مانده در باران را که چتر نداشتند ستایش می‌کردیم. بر فراز سر ما گاهی هواپیمایی عبور می‌کرد و رویای ما را حرمت می‌نهاد و اوج می‌گرفت. ما حتی یک نفر از مسافران آن هواپیما را نمی‌شناختیم.» <h2>درباره‌ی احمدرضا احمدی</h2> احمدرضا احمدی در سال ۱۳۱۹ در کرمان به دنیا آمد. او یکی از تأثیرگذارترین شاعران معاصر ایران، و نمایشنامه‌نویس و نقاشی معروف است. او کارهای ارزشمند زیادی برای هنر و ادبیات ایران انجام داد که از آن‌ها می‌توان به تأسیس گروه طرفه اشاره کرد. این گروه با همکاری نادر ابراهیمی، اسماعیل نوری علاء، مهرداد صمدی، محمدعلی سپانلو، بهرام بیضایی، اکبر رادی، جعفر کوش‌آبادی، مریم جزایری و جمیله دبیری تشکیل شد و هدف آن دفاع از هنر موج نو بود. آشنایی عمیق احمدی با شعر و ادبیات کهن ایران و شعر نیما دستمایه‌ای شد تا حرکتی کاملا متفاوت را در شعر معاصر آغاز و پی‌ریزی کند. از بیست سالگی به‌طور جدی به سرودن شعر پرداخت. وی نخستین مجموعه شعرش را با عنوان طرح در سال ۱۳۴۰ منتشر کرد که توسط بسیاری از شاعران و منتقدان را به خود جلب کرد. <h2>به خواندن ادامه دهید</h2> در صورتی که از سبک منحصر به فرد این کتاب لذت بردید پیشنهاد می‌کنیم آثار دیگر این نویسنده را نیز بخوانید. از کتاب‌های شعر دیگر احمدرضا احمدی می‌توان به جای پای عاشقان در برف مانده است، به سوی تو می‌آیم، دری به سوی دریا، بدون دریا از قایق می‌نویسم، قطار از ریل خارج شد و آوازخوان آوازش را در باران تا سپیده ادامه داد اشاره کرد. <h2>مشخصات کتاب</h2> نام: کتاب یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد نویسنده: احمدرضا احمدی ژانر: ادبیات تعداد صفحات: ۱۴۴
arrow بستن
arrow
نظر کاربران

هنوز نظری وجود ندارد

به این کتاب امتیاز دهید به ما بگید چه فکری می‌کنید.

از این نویسنده

نمایش همه
فیلترها
hide