کتاب فرجام آندریاس نوشتهی یوزف روت راجب آندریاس است که یک تنه با قدمهای مردی دائمالخمر، لنگان لنگان بار داستان را بر دوش میکشد. او یک قهرمان است که در سراسر داستانش عذاب میکشد. حتی لذتهای کوتاهی در زندگی در سر راه او قرار میگیرند نیز به حسرت ختم میشوند و در شرایط رقتانگیز او تفاوتی ایجاد نمیکند. با خواندن کلمات آخر این کتاب با یوزف روتی مواجه میشوید که خود سالها از اعتیاد به الکل رنج برده و همین مسئله او را به سمت فقر و بدبختی سوق داده است. این اثر آخر را میتوان به نوعی وصیتنامه یوزف روت دانست که بعد از مرگش منتشر شده است.
معرفی کتاب
کتاب فرجام آندریاس سرنوشت یک کارگر فقیر را روایت میکند. این مرد مهاجر هیچ ملک و دارایی نداشت اما زندگی او با ورود غریبهای ثروتمند به زندگیاش تغییر کرد. این غریبه که تازه دین مسحیت را بخشی از زندگی خود کرده است، تصمیم میگیرد مبلغ زیادی به اندریاس قرض دهد تا آن پول را به کلیسای قدیسه ماری باتینیول برساند. با وجود این که وجدان آندریاس او را میآزارد، اعتیادش به الکل بر او غلبه میکند و او پول را برای خود برمیدارد. هنگامی که او دین خود را به کلیسا ادا نمیکند، همهچیز در زندگیاش واژگون میشود. این امر ماجراهایی را رقم زد که در آخر به رنج منجر شدند.
گزیدههایی از این کتاب
«مرد خوش پوش هم در تاریکی گم شد. او از زمانی که به طرز معجزهآسایی از گمراهی نجات یافته بود، زندگی بسیار فقیرانهای را در پیش گرفته بود، و به همین خاطر هم زیر پلها زندگی میکرد. اما در مورد آن یکی؛ او مردی میخواره بود؛ یکی از آن الکلیهای قهار. اسمش آندریاس بود و مثل همه آنها به قول معروف زندگی الله بختکی داشت. سالها از آخرین باری که دویست فرانک داشت، میگذشت و شاید به همین خاطر تکه کاغذی دست و پا کرد و در کورسوی یکی از معدود فانوسهای زیر یکی از پلها، نشانی قدیسه ترز کوچک و آن مبلغ دویست فرانکی را که از این ساعت به او بدهکار بود، با ته مدادی بر روی آن یادداشت کرد. از یکی از پلکانهای منتهی به اسکله بالا آمد. میدانست که آن جا رستورانی هست. داخل شد و تا میتوانست خورد و نوشید. پول زیادی خرج کرد و آخر سر، یک بطری پر هم برای شبش کنار گذاشت تا طبق معمول آن جا زیر پل هم به خودش بد نگذرد. بله، او حتی روزنامهای هم از یک سبد کاغذ برای خودش برداشت، البته نه برای خواندن، بلکه برای روانداز شبش. چون روزنامهها آدم را گرم نگه میدارند، این را بیخانمانها خوب میدانند.
دربارهی نویسنده
یوزف روت که در ۲ سپتامبر ۱۸۹۴ و در اتریش به دنیا آمد. آثار او همیشه سبکی منحصر به فرد داشتهاند. بسیاری از منتقدین در تحلیل آثار او از عناصری همچون نبود پدر، فروپاشی امپراطوری اتریش مجارستان و بیوطنی نام میبرند. روت از این لحاظ نویسندهای غیرعادی است که توانست هم نویسندهای حرفهای باشد و هم هنرمندی متعهد. او هرگز از لحن طبیعی کلام فاصله نگرفت و هرگز به زیادهگویی کشیده نشد و سبک نویسندگیش عاری از هر گونه خودنمایی است. این آثار هم استوارند و هم انعطافپذیر، ظریف هستند اما نحیف نیستند، عضلانیاند و نه استخوانی. او انسانی درمانده و در آستانهی سقوط بود. با این همه کلام او آرامش مطلق ساطع میشود.
به خواندن ادامه دهید
از آثار دیگر یوزف روت میتوان به کتاب ایوب، کتاب عصیان، کتاب مارش رادتسکی و کتاب اعترافات یک قاتل اشاره کرد.
مشخصات کتاب فرجام آندریاس :
نام لاتین: The Legend of the Holy Drinker نویسنده: یوزف روت (Joseph Roth) مترجم: محمد همتی ژانر: رمان تعداد صفحات: ۷۰