«اولین آژانس کارآگاهی زنان» اثر نویسنده اسکاتلندی، الکساندر مککال اسمیت، برای اولین بار در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. خانم پرشس رموتسوی زنی باهوش و جذاب است که در دامنه کوه «کگله» در آفریقا با فروختن گله گاو میراث پدرش، یک دفتر کارآگاهی زدهاست. کل دارایی او یک کامیون کوچک سفید رنگ، دو میز، دو صندلی، یک تلفن و یک ماشین تحریر قدیمی است و البته یک قوری که با آن چای دم میکرد و سه لیوان، یکی برای خودش، یکی برای منشی و دیگری برای مشتری. خانم رموتسوی تنها کارآگاه زن منطقه است. او یک زن خوب و یک کارآگاه خوب است و کشورش را هم با تمام مشکلاتش دوست دارد. او پس از تاسیس دفترش مشتریان زیادی داشت. بعد از یک شروع سریع، او با خوشحالی متوجه شد که خدمات او متقاضی زیادی دارد. با او دربارۀ شوهران گمشده، ارزش شریکهای تجاری و کلاهبرداری شرکاء، مشورت میداد. معمولاً در اغلب موارد، او اطلاعاتی برای مشتریاش پیدا میکرد و در مواردی که هیچ اطلاعاتی نمیتوانست پیدا کند، از دستمزدش چشمپوشی میکرد و به این ترتیب تمام کسانی که از او مشورت گرفته بودند، راضی بودند. او کشف کرده بود که مردم بوتسوانا دوست دارند حرف بزنند و این موضوع که او یک کاراگاه خصوصی است، باعث میشد که اطلاعات مختلفی به سمت او سرازیر شود. در میان پروندههای مختلفی که خانم رموتسوی دارد، پروندهای بیش از همه نظر او را به خود جلب میکند و او را به خطر میاندازد، پروندهی گم شدن پسر یازده سالهای که ممکن است بهدست طبیبانی جادوگر دزدیده شدهباشد: خانم رموتسوی عزیز...من در یک مدرسه کوچک در دهکدۀ کاتسانا معلم هستم. که سی کیلومتر از گابورن فاصله دارد و در نزدیکی جایی هستم که به دنیا آمدم. من چندین سال به مدرسۀ معلمها رفتم و با نمره خوب امتحانات را گذراندم. من با زنم دو دختر داریم و یک پسر یازده ساله. این پسر که دربارهاش گفتم اخیراً ناپدید شدهاست و دو ماه است که دیده نشده است.